هنرمندان

با انتخاب سینا مهراد و بهرنگ علوی ریسک کردم اما جواب داد | از فیلم‌های تلخ زده شده‌ام – بلاگی ها

  • با انتخاب سینا مهراد و بهرنگ علوی ریسک کردم اما جواب داد | از فیلم‌های تلخ زده شده‌ام – بلاگی ها

     به گزارش بلاگی ها به نقل از خبرآنلاین، کم‌تر از دو هفته تا شروع اکران نوروزی و بازگشت رونق نسبی به سینماها باقی مانده و فیلم‌هایی که قرار است در ایام نوروز پخش شود، مشخص شده‌اند. فیلم «شادروان» به کارگردانی حسین نمازی و بازی نازنین بیاتی، بهرنگ علوی، رویا تیموریان و سینا مهراد یکی از فیلم‌هایی است که در چهلمین جشنواره فیلم فجر به اکران درآمد و در اکران نوروزی هم جای خود را پیدا کرده است.

    به بهانه مشخص شدن فیلم‌های حاضر در اکران نوروزی، با حسین نمازی کارگردان «شادروان» گفتگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

    در «شادروان»، بازیگرها از قالب‌های کلیشه‌ای خود که پیش از این دیده‌ایم فاصله گرفته‌اند. درواقع شما سراغ آدم‌هایی رفتید که هیچ‌وقت این نقش‌ها را بازی نکردند. به طور مثال، بهرنگ علوی در نقش دایی اسد، چرا بازیگران را اینگونه انتخاب کردید؟

    همیشه دوست دارم که از کلیشه دور باشم، حالا این کلیشه می‌تواند در انتخاب فیلمنامه، نوع کارگردانی یا شیوه انتخاب بازیگران باشد. درباره انتخاب بازیگر هم دوست داشتم یک کار متفاوتی انجام دهم که وقتی مخاطب آن را می‌بیند، مثلا بگوید من انتظار این نقش را از بهرنگ علوی نداشتم. این برای من جزو جذابیت‌های کارگردانی است. خیلی‌ها هنر کارگردانی را در دکوپاژهای پیچیده می‌دانند، در حالی که از نظر من، کار اصلی کارگردان، چینش بازیگران و بازیگردانی است. یعنی اینکه عملا بخش مهمی از کارگردانی در زمان پیش‌تولید انجام می‌شود.

    وقتی شما یک کاری را تماشا می‌کنید و بازیِ بازیگر مخاطب را جذب می‌کند، یعنی کارگردان کارش را درست انجام داده است. درباره سینا مهراد و بهرنگ علوی خیلی استرس داشتم که این انتخاب درست است یا خیر. خیلی از افراد به من گفتند این کار را نکن بازیگران دیگری هم هستند که قبل‌تر نقش‌های مشابه را بازی کرده‌اند اما من نپذیرفتم و ترجیح دادم این ریسک را بپذیرم و این کلیشه‌شکنی را انجام داده باشم و فکر می‌کنم جواب داد.

    از رضا رویگری هم در این فیلم کمک گرفتید.

    بله، ایشان هنرمند توانایی هستند که از حضورشان در فیلم استفاده کردیم و قدردانشان هستیم که همراه ما بودند.

    گلاره عباسی (آهو) نقش یک مادر افغانستانی را ایفا می‌کند. اولین سوال این است که چرا این شخصیت افغانستانی است؟

    چون این شخصیت شناسنامه نداشت و اگر ایرانی بود طبیعتا شناسنامه هم داشت و درامی شکل نمی‌گرفت.

     
    کسی که در این قصه از خودگذشتگی می‌کند، چه کسی است؟ گلاره عباسی (آهو) یا سینا مهراد (نادر)؟

    به نظر من از خودگذشتگی اصلی در این فیلم را نادر انجام می‌دهد، نادر است که از یک موضوع بزرگ می‌گذرد تا آن بچه خوشبخت شود. در طبقه فرودست و برای آهو مسئله مهم همان تشکیل خانواده است.

    بازیگردانی این کار هم برعهده شما بود، برای رسیدن به لهجه افغانستانی، تا چه اندازه با مشاوران لهجه در ارتباط بودید؟

    ما یک مشاور لهجه افغانستانی داشتیم که دو ماه پیش از شروع فیلمبرداری آموزش لهجه کابلی را شروع کردند و در فیلم همه شخصیت‌ها به جز رحمت، با لهجه کابلی صحبت می‌کنند.

    بازیگرانی مثل فرشته حسینی داریم که اصالتی افغانستانی دارند و به این لهجه هم مسلط هستند، چرا از آن‌ها کمک نگرفتید؟

    من به عنوان کارگردان، باید یک چیزی در صورت آن بازیگر ببینم که نزدیک به کاراکتر مورد نظرم باشد، لزوما هر بازیگری که به لهجه افغانستانی مسلط است، نمی‌تواند گزینه مناسبی برای این نقش باشد، ضمن اینکه کلا علاقه‌مند به کلیشه‌شکنی هستم و دوست ندارم بازیگری مقابل دوربین من نقشی را بازی کند که قبلا هم آن نقش را بازی کرده است.

    تعداد فیلم‌های تلخ روزبه روز در حال افزایش است، این موضوع باعث نمی‌شود که به مرور زمان، مخاطب از سینما زده شود؟

    خودم هم یک مقدار از فیلم‌های تلخ زده شده‌ام، بار اولی که فیلمنامه «شادروان» را نوشتم، چنان نفس را در سینه حبس می‌کرد که خودم تپش قلب می‌گرفتم و یک‌جایی که دیدم همه فیلم‌ها تلخ است، به خودم گفتم دیگران این کار را انجام می‌دهند تو یک کار متفاوت انجام بده و البته این برای من یک ریسک به حساب می‌آمد اما احساس کردم که یک تغییر لحن باید برای من به وجود بیاید، واقعیتش این است که به نظرم با توجه به شرایط موجود، وضعیت به قدری تلخ هست که نیاز نباشد من چیزی به آن اضافه کنم.
     

    من دوست داشتم فیلمم چشم نواز باشد به همین دلیل یک لوکیشن حاشیه‌ای ساختم، تمام آنچه که در محله می‌بینید ساخته شده است. چهار دیواری و حیاط و کوچه را ساختیم و در ادامه هرچیزی که از دشت و پرنده‌ها و ریل قطار می‌بینید، جلوه ویژه است تا محیط چشم‌نواز باشد. هدفم هم این بود که چهره دیگری از حاشیه تهران نشان دهم. نمی‌خواستم که تقدس‌گرایی فقر را انجام دهم، فقط می‌خواستم امید و زیبایی نشان دهم. هرکسی که فیلمنامه را می‌خواند فکر می‌کرد که «شادروان» در یک فضای چرک اتفاق می‌افتد اما من یک فضای جذاب را نمایش دادم.

    خیلی از صاحب‌نظران ترکیب فیلم‌های نوروزی را ترکیب موفقی می‌دانند، «شادروان» هم یکی از آثاری است که در این ترکیب قرار دارد، این انتخاب‌ها را تا چه اندازه موفق و درست می‌دانید؟

    من فقط یک فیلم را دیدم به همین دلیل خیلی نمی‌توانم درباره فیلم‌ها اظهار نظر کنم، آن هم فیلم «شادروان» است که بارها با مردم نشستم و دیدمش. اما من بیش‌تر از بابت سویه اومیکرون نگرانم که یک وقت کار به جایی کشیده نشود تا اکران فیلم‌ها تعطیل شود و اینکه در این ترکیب فیلم کمدی وجود ندارد، شاید کمی قابل تامل باشد.

    برای انتخاب سینا مهراد و بهرنگ علوی خیلی استرس داشتم نازنین بیاتی

    در ترکیب نوروزی فیلم کمدی نداریم، اما «شادروان» لایه‌هایی از طنز را به تصویر می‌کشد، فکر می‌کنید همین موضوع در جذب مخاطب تاثیرگذار باشد؟

    در ایام نوروز مخاطبان می‌خواهند سرگرم شوند و همین موضوع می‌تواند یک نقطه امید برای ما باشد ولی هیچ قطعیتی وجود ندارد. اگر مخاطب عام را همان مخاطبان حاضر در جشنواره بدانم، فکر می‌کنم که از «شادروان» استقبال خوبی خواهد شد، اما مسئله اینجاست که واقعا نمی‌دانم سلیقه مردمی که در اکران عمومی فیلم‌ها را تماشا می‌کنند، چیست و تا چه اندازه سلیقه‌شان به مخاطبان حاضر در جشنواره نزدیک است. در حال حاضر عادت فیلم دیدن در سینما ثابت نیست. در شرایط فعلی نمی‌دانیم چه اتفاقی برا ی فیلم‌ها می‌افتد به طور مثال فیلم «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت، انتظار می‌رفت که فروش خیلی خوبی داشته باشد، اما همزمان با کرونا شد و حیف شد.

    فیلم‌های اکران نوروزی با امید احیای سینماها انتخاب شده است؟

    شورای صنفی نمایش و دیگر دوستان تاثیر گذار در امر انتخاب فیلم‌ها، اگر چیزی غیر از سینما را در نظر گرفته باشند، روی ماهیت وجودی خودشان قمار کردند و من نمی‌توانم تصور کنم که حتی یک درصد هم هدفشان چیزی غیر از روشن نگه داشتن چراغ سالن‌های سینما باشد. خود من با اینکه هیچ نفعی در فروش فیلم‌های دیگر ندارم، اما زمانی که دیدم «دینامیت» و «گشت ارشاد۳» فروش خوبی دارند، بسیار خوشحال شدم، ممکن است این فیلم‌ها سلیقه من نباشد، اما همین که چراغ سینما روشن شده، نفعش به همه اهالی سینما بر می‌گردد. اعضای شورای صنفی قطعا بیشتر از من به روشن نگه داشتن چراغ سینما فکر می‌کنند.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا