کارگردان ایتالیایی جانش را مدیون مارادوناست – بلاگی ها
کارگردان ایتالیایی جانش را مدیون مارادوناست – بلاگی ها
به گزارش بلاگی ها ، «دست خدا» یک درام ایتالیایی محصول سال ۲۰۲۱ است که توسط «پائولو سورنتینو» و با الهام از اتفاقات واقعی زندگی این کارگردان ایتالیایی در دوران بزرگ شدن او در شهر ناپل ایتالیا ساخته شده است.
«دست خدا» لقبی است که به گل مارادونا در فینال جام جهانی ۱۹۸۶ داده شد که با استفاده از دستش توپ را درون دروازه انگلستان قرار داد تا آرژانتین قهرمان جهان شود.
داستان فیلم «دست خدا» از طریق قهرمان جوانش به نام «فابیتو» (با بازی فیلیپو اسکوتی) روایت میشود که در آن اتفاقات فیلم به شکل خطی روایت نمیشوند، بلکه اغلب مانند قطعات تکه تکه شدهای هستند که به خودی خود پتانسیل کامل شدن را دارند، حتی اگر به طور جداگانه مشاهده شوند. وقایع فیلم مهم هستند، اما طعم واقعی درام سورنتینو در شخصیتهای او نهفته است.
«فابیتو» در حال یافتن راهش در زندگی است و میخواهد فلسفه بخواند و برادرش مارکینو یک هنرپیشه تازهکار است، در یکی از صحنههای فیلم در حال تست بازیگری برای بازی در فیلم «فدریکو فلینی» است. گفتوگوهای زیادی در خانواده فابیتو در مورد مارادونا ستاره آرژانتینی فوتبال است که در آستانه ترک بارسلونا و پیوستن به باشگاه فوتبال شهر (ناپولی) است. خانواده آنطور که از بیرون به نظر می رسد شاد و کارآمد نیست و ساوریو (پدر فابیتو با بازی تونی سرویلو) درگیر رابطهای خارج ازدواج شده و این چیزی است که محل اختلاف او و همسرش ماریاست. آنها پیوند عاشقانهای دارند، اما وقتی وفاداری ساوریو خدشه وارد میشود، این زوج وارد بحث شدیدی میشوند.
وقتی همه اعضای خانواده برای ناهار همدیگر را ملاقات میکنند، می توانیم اعضای عجیب و غریب و جذاب خانواده را ببینیم. سینیورا جنتیله، یکی از سالمندان خانواده، از گفتن کلمات رکیک خوشش میآید که لقب پستترین زن ناپل را برای او به ارمغان آورده است. آسترا، همسر عمو آلفردو است و در واقع یک دانشمند خانگی است که ادعا میکند که درمان سرطان را در آزمایشگاه مرموز خود یافته است. عمه پاتریزیا همیشه افسرده است و همسرش فرانکو دیگر نمیتواند با وضعیت روحی او کنار بیاید.
در حالی که اهالی هیجانزده شهر ناپل خود را برای رفتن به استادیوم و تماشای بازی ماردونا در لباس تیم ناپولی آماده میکنند، پدر و مادر فابیتو به خانهای که در بیرون شهر در خانه در حال ساختن هستند میروند و فابیتو به دلیل این که میخواهد مسابقه ماردونا را ببیند آنها را همراهی نمیکند. پدر و مادر فابیتو بر اثر نشت گاز در خانه جدیدشان فوت میکنند و فابیتو از مرگ نجات میکند.
فابیتو و برادرش که مرگ پدر و مادرشان بسیار ناراحت هستند حتی موفق به دیدن جسد پدر و مادرشان نمیشوند چرا که به گفته مسئولان بیمارستان چهره آنها قابل تشخیص نیست.
در مراسم تشییع جنازه، عمو آلفردو خطاب به فابیتو با اشاره به عبارت معروف «دست خدا» میگوید «مارادونا» جان او را نجات داده چرا که او برای تماشای بازی مارادونا در مسابقه تیمهای ناپولی و امپولی، پدر و مادر را در سفر مرگآفرین همراهی نکرده است.
- اسکار بهترین فیلم خارجی زبان برای سورنتینو و سینمای ایتالیا
- پائولو سورنتینو دست خدای مارادونا را برای نتفلیکس میسازد
فابیتو در ادامه اشتیاق خود به سینما را کشف می کند و تصمیم میگیرد برای دنبال کردن آن به رُم برود. برادرش از آنجا که دیدگاه متفاوتی از نحوه نگرش به زندگی داشت، روش دیگری را برای زندگی انتخاب میکند. اما قبل از عزیمت به رم، فابیتو با یک فیلمساز مواجه میشود که مسیر زندگی او را تغییر میدهد.
این فیلمساز «آنتونیو کاپوئانو» سینماگر کهنهکار ایتالیایی است که در زندگی واقعی «پائولو سورنتینو» نیز همواره معلم او بوده است. «کاپوئانو» در فیلم بیرحمانه حقایقی را فابیتو را گوشزد میکند و میگوید: «در واقع همه در درد هستند، هر یک از ما درگیریهای خود را