خوشحالی عجیب توریستهای فرانسوی از تماشای شیراز – بلاگی ها
خوشحالی عجیب توریستهای فرانسوی از تماشای شیراز – بلاگی ها
مرتضی شیرازگردی رو به همراه توریستهاش با رفتن به مسجد صورتی یا همون مسجد نصیرالملک شروع میکنه و رفتار و واکنش مسافرهاش رو در بازار، مسجد و حمام وکیل اینطور روایت میکنه: “صبح زود اتوبوس میاد دنبالمون میریم مسجد بینظیر نصیرالملک رو میبینیم، بعدِ بازدید، پیاده و آروم وارد بازار وکیل میشیم و بوی ادویه مدهوشمون میکنه، براشون تک تک ادویهها رو توضیح میدم، عکس میگیرن ولی نمیخرن، بعد یه کوچولو زمان دارن برن واسه خودشون بگردن ولی بازم نمیخرن. تو سرای مهر یه خورشتِ بادمجون با سالاد شیرازی میزنیم و به سمت مسجد وکیل حرکت میکنیم. به به، عجب معماریای! لا به لای کوچههای تنگ بازار عجب فضای دل بازی! حظ میکنن والا. حمام وکیل رو که بازدید کردیم همچنان پیاده ادامه میدیم، این بار سمت ارگ کریمخان، عجب عظمتی!”
اونها بعد از دیدن ارگ با شکوه و زیبای کریمخان، پشت ارگ میرن و فالوده و بستنی خوشمزهای نوش جان میکنن و کیف نیمروزی شون رو تکمیل و برای استراحت خودشون رو به باغ ارم میرسونن. مرتضی حضور در این باغ رو اینطور توصیف میکنه: “چه حال و هوایی، چه عطر بهار نارنجی و چه دخترای زیبایی، به قول پیر لوتی جهانگرد اروپایی قرن نوزده این دخترکان زیبایی خاصی داشته، لبخندی دلفریب بر لب دارند. چهل و پنج دقیقهای که اونجا هستیم با توضیحاتِ باغِ جهانیِ ایرانی شروع میشه و به معماری و کاشی کاری قاجار ختم میشه.“
مرتضی و توریستهاش که تا اینجا کلی در شیراز گشتوگرد داشتن به هتل برمیگردن تا بعد از یه استراحت کافی خودشون رو برای رفتن به مقبره غزلسرای بزرگ ادب پارسی آماده کنن. مرتضی از حس حضور در حافظیه میگه: “نوبتی هم که باشه نوبت حافظیهس. اصلا از ترجمهی فرانسویش بگذریم، همین که موسیقی غزلِ فارسی به گوششون میخوره حال و هواشون عوض میشه. وای از این شیراز” اون در ادامه نظر اوژن فلاندن نقاش، معمار، خاورشناس و سیاستمدار فرانسوی که دو قرن پیش از شیراز دیدن کرده بود رو بازگو میکنه: “مردم شیراز از کلیهی اهالی ایران دوستداشتنیترند. انسان به زودی به آنها جلب و دوست میشود.“