اخبار

واریز یارانه نقدی ۸ میلیونی بحساب یارانه بگیران | سبد خوراکی خانوارها ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان شد – بلاگی ها

  • واریز یارانه نقدی ۸ میلیونی بحساب یارانه بگیران | سبد خوراکی خانوارها ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان شد – بلاگی ها

    به گزارش بلاگی ها آن زمان در اسفند ۱۴۰۰ وقتی سر چندوچون افزایش دستمزد صحبت می‌شد و دولتی‌ها و کارفرمایان با افزایش ۵۷.۴ درصدی مزد کارگران حداقل‌بگیر موافقت کردند، آورده‌ی دو میلیون تومانی مصوبه‌ی مزدی، «تا حدودی» رضایت‌بخش بود؛ به گونه‌ای که می‌توانست کاهش قدرت خرید کارگران در طول سال ۱۴۰۰ را جبران کند و سطح پوشش را در حد فروردین سال قبل نگه دارد.

    ورود به سال جدید با خوشبینی نسبی همراه بود؛ افزایش حداقل دستمزد برای اولین بار «قدری» از نرخ تورم رسمی جلو زده بود و این می‌توانست در صورت تثبیت بازار و قیمت‌ها، از سقوط کارگران به پایین نردبان دهک‌های اقتصادی تا اندازه‌ای جلوگیری کند.

    کالابرگ در کار نیست!

    فروردین با همین خوشبینی نسبی به پایان رسید تا اینکه در اردیبهشت موج آزادسازی و حذف یارانه‌ها از راه رسید؛ ابتدا یارانه دولتیِ آرد و سپس چهار کالای اساسی (روغن، مرغ، لبنیات و تخم مرغ) حذف شد؛ موج گرانی حاصل از این آزادسازی به کالاها و خدمات سرایت کرد؛ به گونه‌ای که قیمت ساندویچ و فست فود چند برابر شد، کالاهایی از قبیلِ سس مایونز و ترکیبات روغن گران شدند و حتی کرایه خانه در تهران و شهرستان‌ها بالا رفت. در این میان، سیاست یارانه پردازی دولت، قرار بود اثرات تورمی آزادسازی‌ها را بپوشاند و قدرت خرید از دست رفته را برای مدت محدودی احیا کند؛ ابتدا از یارانه نقدی به عنوان سیاستی موقت یاد کردند و در خبرها آمد که یارانه نقدی ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومانی فقط دو ماه یعنی تا پایان خرداد پرداخت می‌شود و بعد از آن کالابرگ الکترونیک به مردم داده خواهد شد؛ اما وقتی نیمه‌های خرداد را پشت سر گذاشتیم خبر آمد که «فعلاً کالابرگ در کار نیست و قرار است یارانه نقدی تا اطلاع ثانونی تداوم داشته باشد».

    بیست و دوم خرداد، احمد امیرآبادی فراهانی عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت: زیرساخت‌های بانک مرکزی برای ارائه خدمات کارت الکترونیکی به عنوان کالا برگ فراهم نیست فعلا پرداخت یارانه نقدی ادامه پیدا می‌کند، احتمالا بعد از شهریور ماه تکلیف این موضوع روشن می‌شود.

    با این حساب، لااقل برای دو ماه دیگر پرداخت یارانه نقدی با همه‌ی مختصات و کاستی‌های آن ادامه خواهد داشت. در عین حال، تثبیت قیمت‌ها در حد شهریور ۱۴۰۰ و دادن کالابرگ الکترونیک به مردم برای تهیه‌ی تمام اقلام اساسی، پیش فرض ایجابی و الزام آور حذف ارز ترجیحی در قانون بودجه ۱۴۰۱ بوده است؛ اما حالا چون زیرساخت‌ها فراهم نیست، فقط نیمی از نقشه‌ی راهِ حذف ارز ترجیحی اجرا شده است: آزادسازی صورت گرفته اما کالابرگی که بتوان با آن کالاها را به قیمت شهریور ۱۴۰۰ خریداری کرد، هنوز در کار نیست.

    امیرآبادی فراهانی همان بیست و دوم خرداد در این رابطه گفته است: براساس قانون بودجه دولت باید قیمت‌ها را بر اساس سهمی که تعیین می‌کند قیمت شهریور ۱۴۰۰ باشد و مابه‌التفاوت آن را هم بر اساس کالابرگ پرداخت کند و این مصوبه مجلس است. او تاکید کرده بعد از شهریور تکلیف این موضوع مشخص می‌شود.

        بنابراین تقریباً نیمی از سال، یک بخش مهم از الزامات قانون بودجه برزمین می‌ماند و تازه بعد از شهریور قرار است تکلیف کالابرگ و زیرساخت‌های احتمالی آن روشن شود.

    عایدی کلیِ کارگران حداقل‌بگیر

    به این ترتیب، فعلاً می‌توانیم روی همین «یارانه نقدی» حساب بازکنیم؛ ببینیم در این چندماه، با واریز یارانه نقدی، سطح پوششِ «عایدی کلی یک خانواده‌ی متوسط حداقل‌بگیر» به کجا رسیده است؛ یک کارگر حداقل‌بگیر با احتساب تمام مزایا و حق اولاد، در بهترین حالت ۷ میلیون تومان می‌گیرد؛ اگر خانواده متوسط را ۳.۳ درنظر بگیریم، سه یارانه نقدی به این خانواده تعلق می‌گیرد (اگر خط نخورده باشند و کنار گذاشته نشده باشند)، در بهترین حالت، ۳ تا ۴۰۰ تومان یارانه هر ماه به حساب این خانواده واریز می‌شود؛ در نهایت عایدی کلی این خانواده، در بهترین حالت، ۸ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است و این در حالیست که هزینه‌های حداقلی شاید دوبرابر این رقم باشد.

    سبد خوراکی: ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان

    فرامرز توفیقی (رئیس کمیته‌ی دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور و از نمایندگان کارگری دستمزد) در این رابطه به ایلنا می‌گوید: در اردیبهشت ماه با جهش قیمتی عمده روبرو بودیم؛ اگر فقط نرخ اقلام خوراکی‌ها را درنظر بگیریم و سبد خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها را با همان معیارهای تقلیلیِ مورد استفاده‌ی شورایعالی کار حساب کنیم (فقط اقلام خام خوراکی)، به این نتیجه می‌رسیم که در اردیبهشت ماه، سبد خوراکی‌ها برای یک خانوار متوسط ۳.۳ نفره، تقریباً در حدود حداقل دستمزد است؛ نرخ دقیق سبد خوراکی‌ها که بسیار حداقلی و کمینه محاسبه شده، ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است؛ با این حساب، تقریباً تمام دستمزد دریافتی یک کارگر حداقل‌بگیر پای تامین خوراکی‌ها می‌رود.

    وقتی سبد خوراکی‌ها، تقریباً تمام دستمزد یک کارگر را می‌بلعد، مهم‌ترین مساله بدون تردید، تامین خوراکی‌ها با قیمت مناسب است؛ بدیهی است که یارانه نقدی و تداوم پرداخت آن نمی‌تواند یک راهکار موثر باشد؛ اگر از ۸ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان (مجموع دستمزد و یارانه)، رقم سبد خوراکی‌ها یعنی ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان را کسر کنیم، فقط حدود ۲ میلیون تومان بابت سایر هزینه‌های زندگی از جمله اجاره خانه، حمل و نقل، درمان و آموزش باقی می‌ماند و این در حالیست که نرخ‌های رسمی کرایه خانه نشان می‌دهد نه تنها در تهران و کلانشهرها بلکه در تمام شهرهای ریز و درشت کشور، امروز اجاره خانه به تنهایی بیش از ماهی دو میلیون تومان است (پول پیش یا رهن را کنار بگذاریم).

    توفیقی در این رابطه با اشاره به الزامات قانون بودجه می‌گوید: تامین مایحتاج اساسی زندگی به خصوص برای حداقل‌بگیران ودهک‌های زیر خط فقر، تقریباً ناممکن شده است و در این شرایط باید هرچه سریع‌تر مقدمات اجرای الزامات قانون بودجه یا همان دادن کالابرگ به مردم و تثبیت قیمت‌ها در حد شهریور ۱۴۰۰ فراهم شود؛ راه دیگری وجود ندارد؛ یارانه نقدی نمی‌تواند این شکاف عمیق را پُر کند.

    راهکار: کالابرگ و تعاونی

    در این شرایط، وقتی کارگران باید تمام دستمزد خود را پای مواد خوراکی بدهند، تامین این کالاها نه تنها به وسیله‌ی الزامات قانون بودجه ۱۴۰۱ بلکه با توسل به راهکارهای تعبیه شده در قانون اساسی، یک اولویت است. «تعاونی‌های مصرف کارگری و شهری» و احیای آن‌ها می‌تواند فرصتی مناسب برای به‌کارگیری در شرایط فعلی باشد؛ فرصتی که در دهه‌های گذشته هرگز جدی گرفته نشده است.

    ابراهیم رزاقی (استاد اقتصاد دانشگاه تهران) در ارتباط با نقش بی‌بدیل تعاونی‌ها در قانون اساسی و غفلت از این نقش موثر می‌گوید: یکی از سیاست‌هایی که دولت می‌تواند در این شرایط اجرا کند نظام توزیع کالابرگ است و دقیقاً همان سیاستی که در زمان دفاع مقدس پیگیری شد اکنون نیز این سیاست باید در دستور کار دولت قرار گیرد. به طوری که کالاها از طریق تعاونی‌ها و بر اساس نظام عرضه کالابرگی در اختیار اقشار آسیب پذیر جامعه قرار گیرد. احیای مجدد تعاونی‌ها می‌تواند کمک مؤثری به اقتصاد کند و دست دولت را در خصوص کنترل قیمت‌ها باز بگذارد. زیرا قطعاً کنترل و نظارت روی تعاونی‌ها بسیار راحت‌تر از کنترل روی بخش خصوصی است زیرا تعاونی یک نظام خودکنترلی هم دارد به طوری که اعضا حتماً روی مدیریت تعاونی‌ها نیز نظارت می‌کنند تا تعاونی‌ها به سمت فساد اقتصادی حرکت نکنند.

        «تعاونی‌های مصرف» گزینه‌ی بسیار مناسبی در این شرایط است به خصوص به این دلیل که بیشترین بحران تورمی، متوجه اقلام خوراکی و اساسی خانوار است؛ این تعاونی‌ها می‌تواند بازه‌ی بسیار گسترده‌ای داشته باشد و لااقل تمام جامعه‌ی هدفِ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، از کارگران شاغل و بازنشسته گرفته تا افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد را دربربگیرد.

    یادمان نرود که نه تنها در دوران جنگ تحمیلی، خودمان از فرصت تعاونی‌های مصرف به خوبی بهره‌گرفته‌ایم، بلکه پارادایم «تعاونی» توانسته نجات‌بخش بسیاری از کشورهای در حال توسعه در دهه‌های بعد از جنگ جهانی دوم باشد؛ کشورهای آمریکای لاتین در دهه‌های اخیر بیشترین استفاده را از تعاونی‌ها برده‌اند به طوریکه در کتاب‌ها از اقتصادهای آن‌ها به عنوانِ «اقتصاد تعاونی» یاد شده است.

     قانون اساسی ما که براساس قسط و توزیع عادلانه‌ی ثروت تنظیم شده، تعاونی‌ها را بالاتر و والاتر از بخش خصوصی نشانده؛ و بعد از دهه‌ها استیلای بازار آزاد، دقیقاً همین امروز زمان آن است که این فرصت خاموش و فراموش شده دوباره جان بگیرد و به میدان بیاید. / ایلنا

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا