چالشهای تغییر مسیر | آیا سینمای ایران با تصمیم مدیرانش راه تازهای را دنبال خواهد کرد؟ – بلاگی ها
چالشهای تغییر مسیر | آیا سینمای ایران با تصمیم مدیرانش راه تازهای را دنبال خواهد کرد؟ – بلاگی ها
بلاگی ها ، سعید مروتی: سینمای ایران در دهه ۹۰ بیشتر در ۲ دستهبندی کلی تعریف شده است: کمدی و درام یا ملودرام اجتماعی. دسته اول که سرنوشت اکرانشان روشنتر و گیشهاش پررونقتر بوده، بیشتر از تکیه بر قواعد ژانر، نان شوخی با خطوط قرمز را خورده است. اغلب کمدیهای پرفروش این سالها با همین تمهید به موفقیت تجاری دست یافتهاند. فیلمهای دسته دوم که با عنوان کلی و قدری مبهم و بیدر و پیکر سینمای اجتماعی تعریف میشوند بیشتر بر مشکلات و معضلات موجود در جامعه زوم میکنند.
در این فیلمها عموما تصویری تلخ و هشداردهنده از اجتماع ارائه میشود. در هر دورهای نوعی از فیلمهای اجتماعی براساس اقبال عمومی یا توفیق جشنوارهای رواج داشته است. ابتدای دهه ۹۰ ملودرامهایی ساخته میشد که بیشتر بر سست بودن کانون خانواده تأکید داشتند؛ موفقیت چند فیلم در انتهای دهه ۸۰ ناگهان تعداد ملودرامهای خانوادگی با تم خیانت را در دهه ۹۰ بالا برد؛ چنانکه دورهای مضمون کودککشی بهعنوان عاملی برای موفقیت و کسب تشخص، از فیلمی به فیلمی دیگر راه مییافت.
این موج هم بعد از چند سال فروکش کرد و نوبت به مضامین دیگری رسید. آنچه در این سالها تغییر نکرد، همان فضای تلخ اجتماعی بود که در بسیاری از تولیدات سینمای ایران بهعنوان وجه غالب آثار نمود مییافت. حالا با تغییر شرایط، قرار است سیاستگذاری سینمایی کشور تغییر کند. مشکل اینجاست که انبوهی فیلم در دولت قبلی ساخته شده است که باید در این دولت اکران شوند؛ فیلمهایی که حالا و با ضوابط دولت سیزدهم، بدون انجام اصلاحات قابل نمایش نیستند. رئیس سازمان سینمایی اخیراً به ۱۷ فیلم اشاره کرده که با تعامل سازندگانشان و انجام اصلاحات میتوانند روی پرده بروند. البته مورد «شیشلیک» نشان میدهد که حتی انجام اصلاحات هم الزاما به اکران عمومی منجر نمیشود و علاوه بر فیلم، فضای عمومی جامعه هم برای مدیریت سینما اهمیت دارد؛ بهطوری که اعلام شده الان زمان مناسبی برای اکران عمومی شیشلیک نیست.
پیداست که مسیر طی شده در این سالها مطلوب مدیریت سینما نیست؛ بهخصوص فیلمهایی که در این سالها بهعنوان آثار اجتماعی ساخته شدهاند و مضمون تلخ و ناامیدکنندهای دارند و در جشنوارههای جهانی هم حاضر شدهاند. محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی در یکی از تازهترین اظهاراتش بدون نام بردن از فیلم یا افرادی خاص، کدهای روشنی داده که مشخص است منظورش فیلم «برادران لیلا» و حاشیههای حضور عوامل سازندهاش در جشنواره کن امسال است: «ما نباید امید مردم را در محصولات فرهنگی ناامید کنیم، متأسفانه نگرانیهایی بابت محتوای فیلمها وجود دارد؛ برخی از فیلمسازان به بهانه حضور در جشنوارههای خارج از کشور سخنانی میگویند که کارکرد هنرمندانه و سینمایی ندارد، بلکه تنها کارکرد سیاسی را بهدنبال دارد.
هنرمند نمیتواند ابزار دست خارجنشینان باشد، بلکه باید در دفاع از ملت و کشور خود و تحریمهای ظالمانه فعالیت کند، ولی متأسفانه در جشنواره اخیر کن برخی از هنرمندان صحبتهایی ارائه دادند که فقط جنبه سیاسی داشت و هدف هم جهت جذب سرمایه یا مهاجرت به کشورهای بیگانه است که در این مورد امور سینمایی حتما برخوردهایی خواهد داشت. قرار نیست که هر کسی با سیاهنمایی در اینگونه جشنوارهها کل نظام را زیر سؤال ببرد.»
موضوع کاملا واضح است؛ فیلمسازان هم در رویکرد به معضلات اجتماعی و هم در شیوه حضور در جشنوارههای جهانی باید تجدیدنظر کنند.
در سطحی کلانتر سینمای ایران باید براساس آنچه مدیران سینمایی در این روزها در گفتوگو با رسانهها بیان کردهاند به فکر تغییر مسیر باشد. این البته خواسته مدیریت است و باید این نکته را هم درنظر گرفت که ممکن است عدهای از سینماگران کلا قید اکران داخلی را بزنند؛ ضمن اینکه گذر از سینمایی که مدیران نامطلوب میدانند به سینمایی که همخوان با سیاستهای فرهنگی دولت سیزدهم باشد، به سادگی و سهولت رقم نخواهد خورد. راه سادهاش البته اختصاص بودجه سازمانها و نهادهای دولتی برای تولید آثار مطلوب و موجه از نگاه رسمی است؛ اتفاقی که تقریبا همیشه رخ داده است و احتمالا پس از این با شدت و حدت بیشتری دنبال خواهد شد. اما اینکه بتوان بخش خصوصی را مجاب به تغییر مسیر کرد آن قدرها که ممکن است عدهای متصور شوند، ساده نیست.
سینمای ایران و فضای فرهنگی و اجتماعی در گذر سالها تغییرات بسیاری کرده و ماجرا کمی پیچیدهتر از این حرفهاست که بشود با دستورالعمل و اقدامات سلبی تغییرات موردنظر را ایجاد کرد. با هنرمندی که سعی میکند از فضای مجازی جا نماند (و جالب اینکه در بسیاری از موارد در نهایت هم به «وسط بازی» متهم میشود) و فیلمهایی که در ترسیم، توصیف و تفسیر فضای اجتماعی رویکردی متفاوت از نگاه رسمی دارند، باید راهی برای گفتوگو و تعامل پیدا کرد. رادیکال کردن فضا نه به نفع سینمای ایران است و نه به سود مدیران.
چرا شیشلیک اکران نمیشود؟ | تهیهکننده: مدیران جواب تلفن نمیدهند | منتقدان: این فیلم میخواهد با سوژه گرسنگی جیب مردم را خالی کند
قهر ۶ میلیون نفری؛ چرا مردم اینقدر کم به سینما میروند؟ | خانوادههای مذهبی سینما نمیروند